چرا شرم نمی کنیم؟ چرا دق نمیکنیم؟

ساخت وبلاگ

مردم گرسنه اند. عده ای از مردم حتی نان نمی توانند بخرند. متروها و خیابان ها پر از گدا و بچه های کوچکی شده که خود را به دست و پای عابران می اندازند برای طلب کمک و گدایی. آیا شرم نمیکنند کسانی که مدعی خداپرستی  و پیغمبر دوستی و دینداری اند؟شرم نمی کنند از تن فروشی دختران و زنان که مانند زخم جزامی چهره شهر را کریه و زشت کرده ؟ از دروغ و ریا و فساد که ریشه دوانیده در تمام ارکان این کشور  و مثل زالویی خونخوار رگهای زندگی را در این  دیار می خشکاند شرم نمی کنند؟ از عزت یافتن چاپلوسان و اختلاسگران و دزدان ننگ ندارند و بی خبرند؟ مردم گرسنه اند و این بدترین و خجالت آورترین مطلبی است که در یک کشور می تواند وجود داشته باشد.گرسنگی یعنی همه چیز انسان را از او بگیری. عزت ، شخصیت و حتی ایمان و شرف هر انسان با گرسنگی  می تواند در معرض تاراج و لگد مال شدن قرار گیرد. زیرا بدون رفع نیازهای اولیه انسان و سیر کردن او نمی توان به موضوعات دیگر  پرداخت.  مگر  نمی دانیم که رسول خدا (ص)در مذمت فقر مادي و اینکه فقر يكي از زمينه هاي فساد، ظلم، گناه و ناامني  افراد جامعه است فرموده اند:

كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً (كليني، كافي، تهران، اسلاميه، 1367 ش، ج2، ص 307)

گاهی می شنویم که گرسنه نگه داشتن مردم جزوی از سیاست حکومت های دیکتاتوری و ظالم و البته بی خرد است. ولی مگر حکومت این کشور  چنین است؟ مردم که انقلاب کردند گمان میکردند به جایگاه والای انسانیت خواهند رسید و سرنوشت کشور و آینده فرزندانشان به رفاه و سعادت ختم خواهد شد. الان که به پشت سر خود نگاه میکنند. دهانشان از تعجب باز می ماند و باور نمی کنند که چنین به بیراهه رفته اند و آنچه را هم که داشته اند از دست داده‌اند.  و دست هایشان خالی خالی شده. خود و هویت شان را گم کرده اند..... علت چه بوده؟ کسی جرات نمی کند آسیب شناسی کند. گوش‌های برای شنیدن حرف‌های درست بسته شده. آنهای که دلسوز بودند یا الان در زندانند یا در گوشه‌ای، عزلت گزیده و سکوت اختیار کرده اند و یا از این کشور رفته اند و یا در زیر خاک آرمیده اند. میدان فقط برای یک عده ای چاپلوس، ریا کار، متوهم، نادان و متوقع و... باز شده. لازم نیست که کسی سینه چاک کند و  اعلام کند نه چنین نیست؟ وضعیت و خروجی  اظهر من الشمس است. خروجی این نوع سیاست و مدیریت را می توان در همه امور مملکت دید و لازم به توضیح و آوردن دلیل و مدرک نیست. اگر غیر از این بود که الان نباید وضعیت کشور چنین می‌شد؟ منافع ملی و مملکت کجای سیاست ما قرار دارد؟ معیار دوستی و دشمنی بر اساس چه منافع و چهار چوبی تعیین می‌شود؟ مردم کجای این  معیارها و منافع ایستاده اند؟ فقط در یک مسیر سرمان را پایین انداخته ایم و پیش می رویم و به حرف هیچ کس هم گوش نمیکنیم. وقتی یک گروه  یا جناخی سر کار می آید آن یک گروه  و جریان جا مانده شروع میکند به سنگ اندازی و چوب لای چرخ این گروه گذاشتن. وقتی این گروه کنار می رود و آن گروه سر کار می آید حالا نوبت گروه قبلی است که مانع ایجاد کند و نیش بزند. آخر این چه مملکتی است که درست شده ؟ چه بهانه‌ای می‌توانید بیاورید؟ مردم به اندازه کافی فرصت دادند و کنارتان و پشتتان ایستادند. خون و جوانان خودشان را دادند ولی نتیجه چه شد؟ از این مردم نجیب خجالت نمی کشید؟ از کودکان معصوم، از مادران این شهیدان از مجروحان جنگی خجالت نمی کشید؟ این چه سرنوشتی است برای مردم رقم زده اید؟ مردم چه گناهی کرده اند؟ هر سازی زدید مردم با آن رقصیدند، دیگر از مردم چه توقعی دارید ؟ حالا هم که از گرسنگی دارند میمیرند.  همه ما آدم ها یک عمر کوتاه برای زندگی کردن در این دنیا داریم و آن را هم نگذاشتند لااقل مثل یک آدم زندگی کنیم.

شیز...
ما را در سایت شیز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5shiz3 بازدید : 133 تاريخ : شنبه 14 خرداد 1401 ساعت: 16:42